تعداد فرشته خود را پیدا کنید

5 دقیقه خیره شدن چشم با یک غریبه زندگی من را تغییر داد. آنچه اتفاق افتاده است

در یک بعد از ظهر آفتابی در اعماق صحرای آریزونا ، دوازده نفر همراه من بودند که برای احیای مجدد ، اجلاس سالانه lifeinflux و یکی از بزرگترین رویدادهای سلامتی سال ، برای مراقبه در چمن چمن آزورا جمع شدند. اومدیم باهاشون بیت سیمکین ، موسس مرکز طوفان ، سبکی از مدیتیشن که کاملاً غوطه ور ، احساسی و در این روز خاص است ، به طور غیر منتظره همکاری می کند.





مراقبه از یک روز کامل محتوای پیشگامانه و پانل های کرم د لاکرم جهان سلامتی استقبال می کرد. بسیار جذاب بود اما مطمئناً خسته کننده بود ، مخصوصاً برای یک درونگرا !

5 دقیقه خیره شدن چشم با یک غریبه زندگی من را تغییر داد. اینجا

عکس: تامارا موث-کینگ



بیت چند دقیقه طول کشید تا داستان خود را توضیح دهد ، که بسیار قابل توجه است و احساس یک پلاگین بی شرمانه را دور می زند و بیشتر شبیه خواندن مورد نیاز است. به عنوان کسی که چندین عضو خانواده را در سنین جوانی از دست داده ، با اعتیاد به هروئین و الکل دست و پنجه نرم کرده و دخترش را به دلیل ابتلا به SID از دست داده است ، تحت تأثیر سفر خود قرار گرفته و به شیوه آموزش مدیتیشن ادامه می دهد.



ما با اسکن بدن مستقر شدیم. بیشتر مردم نشسته بودند ، اما من برای اولین بار در مراقبت در آخر هفته دراز کشیدم ، سپاسگزارم که با عناصر طبیعی کویر احاطه شدم - گرما ، صدای جیر جیر پرندگان زیبا و هوای تازه کوه. پس از رها کردن ، بیت از ما خواست که بی سر و صدا با یک شریک زندگی مشترک برقرار کنیم ، بدون اینکه هیچ صحبتی انجام شود ، و من آقایی را پیدا کردم که تا آن زمان ، او را در دانشگاه ندیده بودم. او با لبخندی درخشان ، چشمانی روشن و ریشی بلند و تیره لاغر بود.

زن gemini مرد تائوروس

بیت از همه ما خواست که به چشمان چپ ، چشمهایی که می خواهیم به آنها خیره شویم ، اشاره کنیم و این شروع شد. او ما را راهنمایی كرد تا توجه ما را تقسیم كنیم ، این یك نشانه غیرمعمول از سوی یك معلم مراقبه است. به چشم گفت ، او گفت ، اما همچنین نسیم را احساس کنید ، پرندگان را بشنوید ، همچنین در حاشیه خود را ببینید. بیت اظهار داشت که این راه سعادت و آگاهی از لحظه حاضر است و باید بگویم که من آن را تحت نظر او تجربه کردم.



5 دقیقه خیره شدن چشم با یک غریبه زندگی من را تغییر داد. اینجا

عکس: تامارا موث-کینگ



من بسیاری از کارگاه ها ، آموزش ها ، آموزش معلمان و کلاس های مربوط به کارهای شریک را انجام داده ام ، بنابراین پیش بینی نمی کردم که این تأثیر زیادی بر سیستم عصبی من بگذارد. همانطور که نگاه می کردم ، اضطراب باورنکردنی بدنم را فرا گرفته بود: نه تنها توسط این شخص دیده می شدم ، بلکه او آنچه را در نگاهش می دید منعکس می کند. من نفس های عمیقی کشیدم که قلبم شروع به تپیدن سریعتر کرد ، کاملا متحیر از صمیمیتی که در آن لحظه اتفاق می افتاد. متمرکز بمان، فکر کردم آن را نشکن ، پرندگان را بشنو ، نگاهت را شل کن ، در صورت نیاز چشمک بزنی ، خودم را تشویق کردم. همانطور که برای رفع برخی از اضطراب ها در محیط اطرافم قرار می گرفتم ، صدای بوگیری و نفس کشیدن شدید را از آنچه به نظر من خرابی های کمی بود شنیدم. خوب ، فکر کردم ، من تنها نیستم. چشم شریکم قرمز شد و کمی پاره شد. مطمئن نبودم مکانیکی است یا احساسی ، اما تجربه ما را حتی بیشتر تعمیق می بخشد.

اوج 8 زودیاک

زمان کند شد. من شروع کردم به دیدن آناتومیک چشم او ، متوجه شدم که کجا نور می درخشد ، رگهای خونی منفرد ، مجرای اشک ، مژه ها و حتی نحوه تغییر شکل مردمک را مشاهده کردم. من عاشق نقاشی شکل هستم ، بنابراین فکر کردم که آیا این یک غریزه طبیعی است که بدن را به شکل های ساده در می آورد؟ سرانجام ، حتی وقتی که چشم او معنی خود را از دست داد ، حتی این اشکال نیز کمرنگ شد ، نوعی مانند وقتی کلمه ای مانند 'روغن' را بارها و بارها تکرار می کنید. من همزمان شیفته و بی تاب بودم ، آرزو می کردم کاش تمام شود و فکر می کردم اگر همه ما هفته ای یک بار این کار را بکنیم چه بلایی سر دنیا می آورد. این بیشترین توجهی بود که در حافظه اخیر به آن توجه داشتم یا به کسی توجه داشتم ، و تأثیر آن بسیار قدرتمند بود - من فقط بعد از یک جلسه پنج دقیقه ای بهتر قادر به برقراری ارتباط چشمی و توجه هستم. از نظر من ، این یک تغییر بزرگ است که مرا در ایجاد ارتباطات معتبرتر راهنمایی می کند و همچنین در لحظه فعلی مرا زمین می زند.



وقتی کار تمام شد ، در آغوش گرفتیم و شریک زندگی من پرسید تجربه من چگونه است؟ من به او در مورد ترس از واقعاً دیده شدن و اینکه چگونه همه چیز بی شکل شد ، احساس کردم بیش از حد تحت فشار قرار گرفته و آسیب پذیر هستم (و بیایید واقعی باشیم: خودپسند) برای گفتن اضطرابم به او گفتم. وی اظهار داشت که این کارها را مرتباً انجام می دهد و توانایی شنیدن بدن افراد را پیدا کرده است و از من س askedال کرد آیا دوست دارم بدانم از او چه شنیده است؟ طبیعتاً گفتم بله. او گفت که قلب من ، بلند و واضح را شنید.



اگر می خواهید اتفاقات دیگری را که در تجدید حیات رخ داده است ، دنبال کنید ، پوشش ما را اینجا ببینید !

و آیا می خواهید اشتیاق شما به سلامتی دنیا را تغییر دهد؟ مربی عملکرد تغذیه شوید! امروز برای عضویت در ساعات اداری زنده آینده ما ثبت نام کنید.

تبلیغات

با دوستانتان به اشتراک بگذارید: